93/3/10
سلام دختر قشنگم ببخشيد 3 ماه تاخير داشتم تو نوشتن هام از وقتي تو به دنيا اومدي واقعا وقت نميكردم كه بيام به وب لاگت سر بزنمو اتفاقاتو واست بنويسم در حال حاضر تو الان 3 ماه و 11 روزت نهال جونم روز 93/3/10 رفتيم بيمارستان مصطفي خميني واقع در خيابان ايتاليا صبح ساعت 7 از خونه زديم بيرون به همراه بابا علي مادر جون عصمت و مادر جون زيبا بابابزرگ هوشنگ بابا بزرگ عباس خونه موندن تا ديرتر بيان بيمارستان روز شنبه بود خيلي خيلي استرس داشتم دست خودم نبود خلاصه رفتيمو كاراي بستري شدنو انجام داديمو منو بردن تو اتاق زايمان يه 3 ساعتي رو تخت دراز كشيده بودمو بهم سرم وصل بود از شانس خوبم اون روز خي...
نویسنده :
مامان مهربون
15:36